میخوام که دوست دخترم منو به خانوادش معرفی کنه !!!!!
پسری هستم 24 ساله و کنکور ارشد دادم و احتمال زیاد دانشگاه سراسری قبول میشم.حدود 2 سالی میشه که با خانمی آشنا شدم به قصد ازدواج و این موضوع رو با خانوادم در میون گذاشتم.هر دو همدیگرو خیلی دوست داریم.سربازی نرفتم و هر جا برم کار بالا سرم هستش.هر دو هدفمون اینکه بریم یه کشور خارجی و زندگیمونو اونجا شروع کنیم.خانواده ی خانم هنوز از وجود بنده بی خبر هستند و خانم میخوان که تحصیلاتشونو برن یه کشور دیگه و من فعلا اینجا باشم و ارشد بگیرم و برای بورسیه اقدام کنم وبرم خارج تا بتونیم اونجا باهم زندگیمونو شروع کنیم و این پروسه حداقل 3 سالی طول میکشه.
چند وقتی میشه که من از ایشون میخوام که منو به خونوادشون معرفی کنن و بگن که ما میخوایم باهم ازدواج کنیم و … .
ایشون نمیزارن که من خانوادمو بفرستم تا با خونوادشون در مورد ما بحرفن.چون خواستگارای زیادی داشتن و راستشو بخواین شرایطم زیاد مساعد ازدواج نیست (نه سربازی ، نه شغل ثابت).البته همه جا هم میتونم با تخصصم کار خوب پیدا بکنم.
خلاصه اینکه اولا” اینکه من میخوام که خانواده ی ایشون هم در جریان بنده باشن که وجود خارجی دارم و آینده دخترشون با من گره خورده و… چیز زیادی میخوام ؟(با توجه به شرایط)
و دوما” اینکه چطور میتونیم با توجه به اینکه ایشون میرن یه کشور دیگه تا 3 سال چیکار بکنیم تا عشقمون پایدار بمونه و کلا” به یه مشاوره اساسی نیاز دارم چون بدجور افسرده شدم از بس به آینده فکر کردم.
سوما” دوستان لطف کنن نظراشون و جوابهاشونو هر چه زودتر بفرستن تا من از این افسردگی نجات یابم.با تشکر از همه ی دوستان
پشت دستی شازده.
فاصله خواه و ناخواه ادمارو از هم سرد ميكنه اگه واسه ايشون اين مسئله از اهميت كمي برخورداره پس شما هم همونجور باش شايد دليلهاي ديگه اي داره واسه نگفتن به خانواده اش توي دنياي مجازي نميتوني جواب سوالت بگيري توي دنياي واقعيت دنبال حقيقتها باش
من در اقوام و آشنایان دیدم که محیط خارج از کشور چجوری روی آدم تاثیر میذاره به جرات میتونم بگم 3 سال دوری بدون ملاقات های پی در پی کم کم باعث از بین رفتن عشق میشه
اینم بگم به هر دو نفر بستگی داره احتمالش هست دو نفر بعد از 10 سال دوری بازم همدیگرو دوست داشته باشن و یا بر عکس بعد از دو هفته دوری همدیگرو فراموش کنن
بانظرت موافقم..
سلام دوست عزیز من 26 سالمه اگه واقعا شما همدیگرو دوست دارید لازم نیست هیچ کاری بکنید تو این 3 سال یا بیشتر هیچ چیز نمیتونه عشقو از بین ببره هر چی خدا قسمت کنه همون میشه نگران نباش تو کل کن به خدا عشق اگه واقعی باشه هیچ چیز نمیتونه از هم جداتون کنه توهم در کنار درست ی شغل خوب پیدا کن که زمان خواستی ازدواج کنی مشکل نداشته باشی بارارزوی موفقیت برای هردوتون التماس دعا
عقد کنید.
سلام دوست عزیز خیلی کوتاه بگم که این مسأله ففط و فقط به مشاوره تخصصی احتیاج داره,حتما به مشاوره مراجعه کنید,البته ک اینجا دوستان فهمیدت ای حضور دارن اما در زمینه ی مشاوره تخصص ندارن,لطفا برید مشاوره از همه چی بهتره
سلام بنظر من قبل از اینکه ایشون برن اگر واقعا شما رو دوست داره وهمچنین شماتصمیمتون مصمم هست تو خانوادشون مطرح کنید تا راحت تر ارتباط برقرار کنید درضمن باهم برید بهتره چون ممکنه خارج از کشور محیط و دوری روش تاثیر بذاره و فراموش بشید..موفق باشید
سلام
اول اینکه ازش بپرس که علت این تصمیمت چیه؟
بعدش ب نظرم اول شغل خوب و ثابت جور کن شاید این یکی از مخاوفش بر این که ممکنه خانوادش راضی نشن باشه
مطمئن باش که دوست داره، شاید علاقه شما اونطور که فکر میکنی صمیمی نباشه
در ضمن من شجاعت و وفاداری تون رو تو این مسئله تحسین میکنم که ب طرز خیلی خوبی پای حرفتون ایستادین
ازش بخواین که شروع زندگیتون اینجا باشه هم خانواده شما و هم خانواده اون میتونه شما رو بهم نزدیکتر و شانس باهم بودنتونو بیشتر کنه و اگر قصد خانم زندگیه پنهانی و بدون اطلاع خانواده ایشون از وجود شما در خارج باشه خیلی خیلی خیلی ب ضررتونه حتی اگر این خانم بسیار ازاد باشن
ممنون، امیدوارم که حالتون بهتر بشه
بای بای