سلام یکی از چیزایی که نمیتونم تحمل کنم خساسته.
این رو هم جلسه اول خواستگاری به شوهرم گفتم.اما الان میبینم ای دل غافل هم خودش هم خانوادش خسیس هستن…سر این مسئله همش حالم گرفتس و گاهی انقد از کاراش عصبی میشم که پشیمون میشم از این ازدواج.
البته اینم بگم که الان سربازه وحتی حاضر نبس یک 1قرونی از خانوداش بگیره.اصن این جوری نیست که بخواد منو خوشحال کنه و برام چیزی بخره.نه روز زن و نه هیچ مناسبت دیگه ای.خانوادشم نمیگن این که زن گرفته آیا چیزی لازم نداره.چیکار کنم.خیلی ازش بدم اومده